کد خبر: ۳۱۳۵۴۴
تاریخ انتشار : ۰۸ تير ۱۴۰۴ - ۲۰:۳۶

 تظاهرات گسترده و خشن در صربستان برای پایان‌دادن به ریاست جمهوری 12 ساله «ووچیچ»


 
 سرویس خارجی-
ده‌ها هزار نفر از شهروندان معترض در صربستان به خیابان‌های بلگراد پایتخت این کشور آمدند و خواستار برگزاری انتخابات زودهنگام و پایان حکومت ۱۲ساله الکساندر ووچیچ رئیس‌جمهور این کشور شدند؛ این تظاهرات به خشونت کشیده شد.
صربستان چند ماه است که درگیر ناآرامی گسترده است. دانشجویان که نقطه آغاز این اعتراضات بودند، حادثه فرو ریختن سقف یک ایستگاه قطار در «نووی ساد» در نوامبر سال گذشته میلادی ( آبان 1403) را که باعث مرگ ۱۶ نفر شد، نتیجه فساد و ناکارآمدی پروژه‌های دولتی می‌دانند. معترضان به دنبال این بحران خواستار استعفای نخست وزیر و رئیس‌جمهور کشور شده‌اند. «میلوش ووچیچ» نخست‌وزیر وقت صربستان اوایل سال جاری استعفا کرد اما «الکساندر ووچیچ» رئیس‌جمهور این کشور همچنان در قدرت است و برگزاری انتخابات زودهنگام را هم رد کرده است.
شنبه‌شب نیز «بلگراد» شاهد اعتراض‌های گسترده مردمی علیه تداوم ریاست جمهوری «ووچیچ» بود. به گزارش الجزیره پلیس ضد شورش شنبه‌شب در بلگراد با شلیک گاز اشک‌آور تلاش کرد تا ده‌ها هزار معترض را متفرق کند. بر اساس این گزارش خیابان‌های اصلی، پل‌ها و میادین بلگراد در جریان تجمع گسترده معترضان فلج شدند و آنها با شعارهایی نظیر «بس است» و «انتخابات اکنون» خواستار پایان دادن به آنچه آن را «فساد، سرکوب رسانه‌ها و نفوذ مافیایی در ساختار حکومتی» می‌دانند، شدند. ایرنا در این‌باره به نقل از الجزیره نوشت، شرکت راه‌آهن صربستان اعلام کرد که به دلیل تهدید بمب‌گذاری، سرویس قطارها را متوقف کرده است؛ اقدامی که مخالفان آن را تلاشی برای جلوگیری از سفر مردم به پایتخت تعبیر کردند. این در حالی است که دولت صربستان اتوبوس‌هایی را برای انتقال هواداران خود به بلگراد اختصاص داده‌ است و این هواداران، که برخی تی‌شرت‌هایی با شعار «ما صربستان را رها نخواهیم کرد» بر تن داشتند، در نزدیکی دفتر رئیس‌جمهور اردو زده‌اند. 
به گزارش خبرگزاری ریانووستی، با وجود فراخوان‌های قبلی برگزارکنندگان تجمع برای تظاهرات مسالمت‌آمیز اما اشیاء و ترقه‌ها به سمت پلیس پرتاب شد. در این تظاهرات معترضان شعارهای تهاجمی و توهین‌آمیزی خطاب به مقامات سر دادند. پلیس هم با توسل به زور معترضان را مهار و آنها را از خیابان «کنزا میلوسا» دور کرد. گفته می‌شود پلیس صربستان در جریان اعتراضات ضد دولتی در پایتخت این کشور، ده‌ها نفر را بازداشت کرده است. دراگان واسیلیویچ، رئیس پلیس بلگراد در نشستی خبری اعلام کرد که نیروهای پلیس به منظور متفرق کردن معترضان از گاز اشک‌آور استفاده کرده و در جریان درگیری‌ها ده‌ها نفر بازداشت شده‌اند. به گفته وی ۶ پلیس در جریان این درگیری‌ها زخمی شده‌اند.
گفتنی است، اعتراضات سراسری اخیر در صربستان، بازتابی از بحران عمیق در ساختارهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی این کشور است؛ بحرانی که ریشه‌های آن به تحولات پس از فروپاشی یوگسلاوی در دهه ۱۹۹۰ بازمی‌گردد. صربستان پس از جنگ‌های خونبار بالکان، دوره‌ای از گذار سیاسی را تجربه کرد که با امید پیوستن به اروپا همراه بود، اما به دلیل ساختار ضعیف نهادهای مدنی، فساد ساختاری، و قدرت‌گیری نیروهای ناسیونالیستِ محافظه‌کار، این گذار به‌ شکل دیگری پیش رفت. در سال ۲۰۰۰ نیز اعتراضات گسترده مردمی با رهبری دانشجویان و گروه‌های مدنی، به سرنگونی «اسلوبودان میلوشویچ» انجامید، اما وعده‌های پس از آن نیز در عمل با چالش‌هایی جدی روبه‌رو شد. اکنون، با گذشت بیش از دو دهه، تداوم قدرت «الکساندر ووچیچ» و تمرکز کنترل بر رسانه‌ها، دستگاه قضائی و نهادهای انتخاباتی، از نگاه بسیاری از شهروندان، تداعی‌گر بازگشت به نوعی اقتدارگرایی مدرن است؛ اقتدارگرایی‌ای که زیر پوسته‌ ظاهری انتخابات، بنیان‌های دموکراتیک کشور را تضعیف کرده است. از این‌رو، اعتراضات اخیر را نمی‌توان صرفاً واکنشی به یک حادثه یا مطالبه‌ مقطعی دانست، بلکه باید آن را بخشی از یک روند انباشته‌شده از نارضایتی و بی‌اعتمادی گسترده به ساختار حکمرانی دانست که اکنون در خیابان‌های بلگراد به اوج رسیده است.
نقش برجسته‌ دانشجویان و جوانان در آغاز این اعتراضات نیز یادآور همان نیروی اجتماعی قدرتمندی است که در دوره‌های پیشین تاریخ معاصر صربستان به ‌ویژه در دوران گذار از حکومت‌های پیشین، موتور اصلی تغییر بوده‌اند. حادثه ناگوار ریزش سقف ایستگاه قطار در نووی‌ساد، که منجر به کشته شدن ۱۶ شهروند شد، نه‌تنها یک فاجعه عمرانی، بلکه نشانه‌ای از فروپاشی نظارت عمومی و بی‌کفایتی سیستماتیک دولت تلقی شد، امری که یادآور فاجعه‌هایی مشابه در کشورهای اروپایی مانند ایتالیا (پل موراندی) یا رومانی (آتش‌سوزی کلوب «کولتکتیو» در سال ۲۰۱۵) است که منجر به جنبش‌های اعتراضی و حتی تغییر دولت شدند. در صربستان نیز این واقعه، به جرقه‌ای برای انفجار خشم عمومی بدل شد که در کنار عوامل مزمن‌تری چون محدود شدن رسانه‌های مستقل، تمرکز بی‌رویه قدرت، و نفوذ شبکه‌های مشکوک اقتصادی و امنیتی در ساختار دولت، موجی از مخالفت ساختاری را برانگیخته است. تمایل حاکمیت به مهار بحران از طریق نمایش‌های حمایتی نه‌تنها از شدت بحران نکاسته، بلکه شکاف میان مردم و حاکمیت را عمیق‌تر کرده است. اگر روند کنونی ادامه یابد امکان دارد کشور به نقطه‌ای از بی‌ثباتی سیاسی و اجتماعی برسد که بازگشت از آن نیازمند تحولات بنیادی و هزینه‌بر باشد.